ساکنان زمین

قصه در مورد زندگی ساکنان زمین

ساکنان زمین

قصه در مورد زندگی ساکنان زمین

فرید و مینا ( ٣4)

فرید : من خیلی مطمئن نیستم...ولی  حد س میزنم که او همینطوری و اتفاقی امروز به آنجا نیامده بود!

مینا : خوب حالا ما چه کار باید بکنیم...

فرید: باید مراغب خود باشیم و با احتیاط بیشتری موضوع را دنبال کنیم...فرید در حالیکه مشغول رانندگی و صحبت با مینا بود در آیینه ماشین به پشت سر خود نگاه میکرد تا از وضعیت  خسرو و موقعیت او با خبر باشد .در این لحظه متوجه شد که خسرو با دختر همراهش  در حال مشاجره است و موضوعی ناراحت کننده باعث مجادله بین آنها شده است...از این فرصت استفاده نموده و بر سرعت خود افزود ..و پس از چند سبقت  از دید آنها دور شد و پس از گذشتن از چندین خیابان ، مینا را مقابل درب منزلشان پیاده کرد .

 با سفارشات لازم از او خواست که فعلا در مورد دیدار پسر عمو با خانواده اش صحبتی نکند تا او فرصت کافی برای بررسی مشکل و یا مشکلات موجود را بیابد و بتواند با فرصتی بیشتر راه حل مناسبی برای این موضوع پیدا کند.

با رفتن مینا، فرید به منزل خودشان رفت ...به محض ورود ..مادرش را روی مبل همیشگی اش در انتظار خود دید!

با گشاده رویی به او نزدیک شد و با سلام  در کنارش نشست.

 فائزه خانم که با ورود فرید قدری آرامش یافته بود پس از  سلام متقابل به فرید گفت:

خوب .... تعریف کن!

فرید : روز خوبی بود و خیلی خوش گذشت!

فائزه خانم : دوست دارم کمی بیشتر از کلمات اختصاری بشنوم!...پس بهتره از اولین لحظه دیدارت تا آخرین زمان خدا حافظی را برایم تعریف کنی!

فرید : من فکر میکردم که شما خسته اید و نباید با این  حرفها شما را خسته تر کنم!

فائزه خانم: ببین عزیزم من درسته که پا توی سنین بالا گذاشته ام و مریضم...اما هیچ چیز این دنیا برای من شنیدنی تر از مسائل مربوط به تنها پسرم نیست...

فرید : بسیار خوب ، منهم با کمال میل از این فرصت استفاده میکنم و با مامان جون مهربونم صحبت میکنم...

من امروز ساعت ده ونیم با مینا قرار  داشتم و برای این  مقداری گل خریدم و بعد  از دیدن او با هم به یک رستوران رفتیم و در ضمن غذا خوردن با هم صحبت کردیم...اما وقتی خواستیم پول غذا را حساب کنیم صاحب رستوران گفت : شما میهمان هستید و پول میز شما پرداخت شده است!؟

من از مینا و مینا از من در مورد اینکه چه کسی پول غذا را پرداخته است سئوال کردیم و هیچکدام جوابی نداشتیم!

ادامه دارد...